خلاصه داستان: امیر مردی است که معتمد مردم یک روستا است و بخش مهمی از امور روستا بر عهده اوست. زن ثروتمندی از اهالی آنجا پس از سال ها به زادگاهش باز می گردد و به خاطر کینه ای که از امیر به دل دارد به مردم وعده می دهد اگر او را بکشند، پول زیادی نصیبشان خواهد شد. طولی نمی کشد که رفتار مردم با امیر عوض می شود ...