خلاصه داستان: بزرگ زاده که تاجری پا به سن گذاشته است و علاقه دارد شوگر ددی باشد، شب عید بهانه ای پیش می کشد تا همسرش تنها به مسافرت برود و با منشی خود تنها باشد. اما ورود ناگهانی پسری جوان به رابطه بزرگ زاده و منشی، همه چیز را بهم می ریزد و از شب عید تا سیزده به در بزرگ زاده را دچار دردسر می کند...