خلاصه داستان : سارق وطن پرست چنگیز رجایی بعد از سالها برای سرقت جدید با گروهش بازمی گردد. اما این دفعه قصد آن را ندارد تا سرقت را با همکاری گروه خودش انجام دهد بلکه با پیگیری هدفی که هیچ کس از قصد آن خبر ندارد با نزدیکی و ورود به یک گروه خطرناک برای سرقت از یک خانه با تکنولوزی بالا با تغییر قیافه از نقشی به نقش دیگر تغییر هویت میدهد تا به شبح کسی که سالها در جستجوی اوست به اندازه یک نفس نزدیک شود. البته در این میان سرباز مهمت رضا هم دست از تعقیب او برنداشته است…