خلاصه داستان : داستان فیلم درباره پسری به نام الکساندر است که مایه ننگ خانواده اش است و خانواده اش هیچ برنامه ای برای شرکت در جشن تولدش ندارند. الکساندر که شدیداً دلش به حال خودش میسوزد، نیمه شب تولدش برای خود یک ظرف بستنی گردویی میریزد و آرزو میکند تا بقیه اعضای خانواده یک روز دردِ زندگی ای را که او خوب با آن آشنا است